زندگی کارمندی
از سر کار اومده بودم و مشغول استراحت و ور رفتم با تبلت بودم که همسر گفت: "تو اگه کارمند بودی، اوضاعمون بهتر بود، حداقل استرس کمتری می کشیدیم". من که اینجور مواقع یه جواب(در واقع از این جوابا که بیشتر شبی به یه سواله و طرف مقابل رو تو شک و تردید میذاره) تو آستینم دارم گفتم: " خوب آره، ممکنه الان اوضاع بهتر بود اما آینده چی؟ مطمئنی آینده هم همینطوری خوب باقی می مونه؟". بنده خدا چیزی نگفت و از بحث سر این قضیه گذشت. در واقع رو اعتماد حرف من بی خیال قضیه شد.
اما لحظاتی بعد، تو دلم به خودم نهیب زدم که : "گه نخور، کی گفته کارمندی بده و آینده نداره، زر یامفت نزن، حالا تو الان کارمند نیستی چی گیرت اومده، مثلا آینده داری؟"
آخرش هم یاد حرف برخی رفقای کارمند افتادم که هر موقع صحبت می شه از کارمندی می نالن و غر می زنن که : " نه جان صادق، اصلا فایده نداره، جواب نمی ده، خرج نمی رسه به آخر ماه". باید خدمت اون عزیزان هم یادآور بشم که "هیچ سوارهای از حال هیچ پیادهای خبر نداره. کارمند جماعت سواره هستن، ممکنه مرکبشون یک اسب تازی قبراغ نباشه اما مرکب الاغ هم آدم رو آروم آروم به مقصد می رسونه. هرچی باشه بهتر از پیاده روی تو زمین پر شیشه و سنگلاخه".
بماند که اون عزیزانی که این حرفا رو می زنن، اکثرا اسب تازی سوارند تایک الاغ سوار بی نوا.
هرچی هست، قدرش رو بدونید و اینقدر غر نزنید.—-------------------------------------------------------------------------
این مطلب در تلگرام: اینجا